Math as (a) Ladder

ریاضی به عنوان (یک) نردبان

Math as (a) Ladder

ریاضی به عنوان (یک) نردبان

عمقی خواندن ریاضی

داشتم در مورد فارغ التحصیلان رشته ریاضی که نمی توانند کار دانشگاهی و تحقیقاتی مرتبط با رشته شان بیابند فکر میکردم و اینکه این افراد با تواناییهایی که در ریاضیات بدست می آورند ( از جمله قدرت تجزیه و تحلیل، خلاقیت در حل مساله، توانایی تعمیم دادن و جامع کردن مسائل و...) می توانند در هر زمینه کاری دیگر منشا اثر باشند. اما کامنتی از John Baez در نوشته "عمیق خواندن ریاضی چقدر ارزشمند است؟" توجهم را جلب کرد. 

 

فواید عمیق خواندن ریاضی (اینکه مفاهیم ریاضی و ارتباطات آنها را بفهمیم در مقابل اینکه صرفا فرمولها را یاد بگیریم) در نوشته اینگونه بیان شده است:

  • کاهش یافتن نیاز به حفظ کردن
  • قابلیت حل مسائل جدید و متفاوت با مواردی که بیشتر تجربه کرده ایم
  • توانایی بیشتر در بخاطر داشتن مفاهیم ریاضی
  • توسعه دادن بهتر تواناییهای عمومی استدلال در زمینه های دیگر


John Baez ضمن تایید این فواید از یک جنبه منفی آن که مرتبط با  تاکید بیش از حد بر روی عمقی خواندن است،  نیز پرده برمیدارد. او میگوید:

[...]

یک مشکلی که با وقت گذاشتن خیلی زیاد در یادگرفتن عمیق ریاضی وجود دارد این است که ریاضی خیلی بیشتر از اکثر چیزهای دیگر در زندگی دقیق است. وقتی که ریاضیات  شما خوب است، شما کاملا با سوالی که پرسیده شده است آگاه هستید که به جواب درست آن دست پیدا میکنید. در مابقی زندگی این موضوع درست نیست.

من دیدم که تعداد زیادی از ریاضیدانان از عمیق فکرکردن درمورد مسائل زندگی روزمره اجتناب میکنند: سوالات غیر دقیق است و جوابها ممکن است که درست نباشد. برای آنها  ریاضیات در نقش یک پناهگاه از زندگی واقعی است.

من وقتی که تلاش میکردم ریاضیدانان را به پروژه Azimuth علاقمند کنم شدیدا متوجه این موضوع شدم. آنها همدلی میکنند اما قادر نیستند که با مسائل موجود در آن برخورد کنند.

بنابراین، میخواستم بگویم که باید ریاضیات همراه با فعالیتهای "غیر دقیقتر" انجام شود.

این گفته بسیار جای تامل دارد.


نظرات 2 + ارسال نظر
ستاره 11 خرداد 1395 ساعت 21:40

فعالیت غیر دقیق؟!!!

اگه به متن اصلی رجوع کنید فعالیتهای غیر دقیقتر ترجمه vaguer activities هست که با توجه به بحث اشاره داره به موضوعاتی که چندان از بعد تعاریف ریاضی رام شدنی نیستند و میشه تعاریف متعددی براش ارائه داد.
دریافت من از کامنت اقای Baez اینه که فعالان ریاضی چندان تو فضاهای خوش تعریف ریاضی ایزوله نشوند و به مسائل دیگه مثل مسائل اجتماعی و انسانی تر که خودش مورد اب و هوا رو مثال میزنه نیز توجه داشته باشند.

سهیل 10 فروردین 1395 ساعت 21:12 http://soheilm.blog.ir/

من با پناهگاه بودنش موافقم. واقعن ریاضی با تمام سختی که داره؛ مثل زندگی پیچیده نیست. ریاضی سخته ولی عوضش سادس؛ پیچیده نیست.

پناهگاه بودنش از دو جهته یکی همونی که اشاره کردید که جای امن و راحت و لذتبخشیه اما این متن بیشتر به بعد منفی اش اشاره میکنه و آن اینکه از یک سری واقعیتهای جهان که میتونه خیلی پیچیده تر از ریاضی باشه و در عین حال نیازمند افرادی با دید منطقی و ارتباط ساز ( اگه نگیم ریاضی) هست، فرار نکنیم و به پناهگاه امن ریاضی خود برویم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد